اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک اختلال شخصیتی با مشخصههای اصلی عدم همدلی، نیاز شدید به تحسین و خودبزرگبینی است. مردم معمولاً از کلمه “خودشیفته” برای اشاره به کسی که رفتارهای خودمحورانه و مغرورانه از خود نشان میدهد استفاده میکنند. رفتارهای خودشیفتهوار میتواند بر روابط و کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد. اما داشتن تمایل به رفتارهای خودشیفته به این معنی نیست که NPD دارید و تشخیص آن ضرورتا باید توسط یک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک یا روانشناس صورت بگیرد. درمانهای موثری برای اختلال شخصیت خودشیفته وجود دارد. تغییر سخت اما ممکن است. همه ظرفیت رشد و تکامل را دارند و این شامل افراد مبتلا به NPD نیز میشود. افراد خودشیفته میتوانند به آرامی با درمان مناسب و تلاش زیاد تغییر کنند.
منبع: درمان اختلال شخصیت خودشیفته
درمان اختلال شخصیت خودشیفته
اغلب افراد تصور میکنند اختلال شخصیت خودشیفته قابل درمان نیست. تصور غالب این است که خودشیفتهها فریبکاران ماهری هستند که میتوانند حتی رواندرمانگران باتجربه را فریب دهند و آنچه پیشرفت در درمان به نظر میرسد فقط یک تغییر رفتار موقت است. یا اینکه خودشیفتهها حقیقت را تحریف میکنند و به نوعی موفق میشوند روان درمانگران با تجربه را متقاعد کنند که آنها بیتقصیر هستند و مشکل واقعی شخص دیگری است. اما هیچ یک از موارد بالا درست نیست.
درمان NPD میتواند چالش برانگیز باشد. چراکه شدیدا به تمایل فرد برای ورود به درمان و پایبندی به آن بستگی دارد. افراد مبتلا به این عارضه، خودبزرگبینی و حالت تدافعی زیادی هم دارند که تشخیص مشکلات و آسیبپذیریها را برایشان دشوار میکند. اما حتی اگر تغییر سخت باشد، غیرممکن نیست! نکته کلیدی یافتن درمانگری است که برای کار با بیمارانی که دارای اختلال شخصیت خودشیفته هستند آموزش دیده باشد. درمان میتواند به افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته کمک کند تا یاد بگیرند با خود و دیگران به شیوهای همدلانهتر ارتباط برقرار کنند. افراد خودشیفته با کاوش در تجاربشان، توسعه رابطه درمانی و تمرکز مداوم بر روابط، اجتماع و ارتباطات، میتوانند احساس سالمتری نسبت خود و در ادامه، روابط سالمتری با دیگران ایجاد کنند. به طور کلی انواع روشهای درمانی میتوانند کمک کننده باشند.
در اتاق درمان، چه چیزی درمورد افراد خودشیفته تغییر میکند؟
درمان موفقیتآمیز اختلال شخصیت خودشیفته شامل مجموعهای از مراحل است؛ از جمله کمک به ایشان برای رهایی از پریشانی فوری، شناخت مکانیسمهای مقابلهای ناسالم، توسعه مهارتهای مقابلهای جدید، بازگشایی تجربیات دوران کودکی، یادگیری همدردی با خود، با دیگران و زندگی اصیل. با طی کردن مراحل درمان نهایتا مراجعان آرامتر هستند و زندگی آنها عموماً آرامتر خواهد بود. آنها یاد میگیرند چه نوع چیزهایی آنها را تحریک میکند و راههای مؤثرتری برای مقابله با موقعیتها ایجاد میکنند. آسیبهای دردناک گذشته در مرکز درمان قرار میگیرند. اگر این فرایند به خوبی پیش برود، مقداری بهبودی رخ میدهد. در طی این مراحل، آنها با خودشان همدلی عاطفی پیدا میکنند. همچنین شروع به توسعه ظرفیت برای ایجاد تصویری پایدار، واقع بینانه و یکپارچه از خود میکنند (روابط کل شیء). این به آنها اجازه میدهد تا در مورد افراد دیگر نیز تصور مطلق خوب یا بد نداشته باشند.
بیشتر افراد مبتلا به NPD قبل از اینکه بتوانند برای سایر افراد همدلی عاطفی ایجاد کنند، باید با خودشان همدلی کنند. بسیاری از آنها در درون با خودشان نامهربانند. معمولاً میتوانید با گوش دادن به اینکه چقدر با دیگران خشن هستند، متوجه شوید که چقدر با خودشان خشناند. گویا سرزنش و قضاوت دیگران راهی برای هدایت منتقد خشن درونی به بیرون و به دست آوردن آرامش درونی است. با اینحال ایجاد تغییرات نیازمند آگاهی و تمایل برای به چالش کشیدن و مهار صدای درون است. هنگامی که درد خود را درک کردند و صدای درونی خشن و بی ارزش خود را بیشتر تحت کنترل داشتند، میتوانند شروع به نگاه کردن به افراد دیگر کنند. اگر همه چیز خوب پیش برود، برخی از این مراجعان به آرامی ظرفیت خود را برای همدلی عاطفی گسترش خواهند داد.
دشواریهای درمان اختلال شخصیت خودشیفته
بسیاری از افراد مبتلا به NPD واقعاً خواهان رواندرمانی نیستند. و بسیاری از کسانی که رواندرمانی میخواهند، نمیدانند که مشکل اساسی آنها خودشیفتگی است. ناآگاهی آنها در مورد ماهیت واقعی مسائلشان آنها را به انتخاب نوع نادرست درمانگر سوق میدهد. از سوی دیگر بیشتر خودشیفتهها وقتی احساس خطر یا ناراحتی میکنند از روان درمانی اجتناب میکنند. یا اینکه زودتر از موعد آن را ترک میکنند (حتی زمانی که یک درمانگر خوب داشته باشند). این معمولاً به این دلیل است که آنها خودکاوی را بسیار دردناک میدانند؛ فرایندی که شامل کنار گذاشتن دفاعیات و مواجهه با شرم درونی و عزت نفس پایینشان است. اکثر مراجعین مبتلا به NPD برای تغییر وارد درمان نمیشوند. بلکه معمولاً برای رهایی از احساسات و علائم ناخوشایند یا جلب رضایت شخصی که برایشان مهم است، میآیند. برخی به محض اینکه احساس بهتری پیدا کردند یا رضایت آن فرد را کسب کردند، درمان را ترک میکنند.
انواع درمان برای اختلال شخصیت خودشیفته
متخصصان سلامت روان با ارزیابی عملکرد روانی فرد شروع میکنند و قبل از توصیه طرحی برای درمان، تشخیصهای افتراقی و بیماریهای همبود را در نظر میگیرند. اشکال مختلفی از درمان برای NPD وجود دارد و هر کدام ممکن است روند درمان را تا حدودی متفاوت پیش ببرند. آنچه در اینجا مطرح میشود یک نگاه بسیار مختصر به روند درمان است و در واقعیت، ممکن است به این سادگی نباشد.
درمان برای NDP احتمالاً شامل موارد زیر است:
کمک به غلبه بر مقاومت در برابر درمان، شناسایی رفتارهای خودشیفتهای که باعث ایجاد مشکلات در زندگی شدهاند، تمرکز بر درد دوران کودکی و بررسی تجربیات گذشته و باورهایی که منجر به رفتارهای خودشیفته شده است، شناسایی مکانیسمهای مقابلهای و ایجاد مکانیسمهای مقابلهای جدید، درک این که چگونه این رفتارها بر دیگران تأثیر میگذارد، جایگزینی افکار خودبرتربین با افکار واقعیتر، بررسی الگوهای رفتاری جدید و تمرین آنها و مشاهده مزایای رفتارهای تازه آموخته شده، توجه و تغییر صدای درونی، همدلی با دیگران و سرانجام زندگی اصیل.
درمان خودشیفتگی چقدر طول میکشد؟
درمان برای NPD یک فرآیند طولانی است. این افراد ممکن است در مراحل اولیه احساس کنند که بهبود یافتهاند، اما مهم است که درمان را زودتر ترک نکنند. به احتمال زیاد چند سال طول میکشد تا واقعاً یک تغییر معنادار ایجاد شود. از سویی، سایر مشکلات سلامت روانی، مانند اضطراب، افسردگی یا اختلال دوقطبی و… نیز باید درمان شوند.
چند نمونه از رویکردهای مطرح در درمان اختلال شخصیت خودشیفته
روان درمانی
روانکاوی نوعی گفتگو درمانی است. از طریق جلسات انفرادی، دلایل احساسات و رفتارها مشخص میشود. در طی جلسات همانطور که شروع به درک گذشته خود میکنند، احساسات و رفتارهای فعلی مورد توجه قرار میگیرند. این میتواند به مراجع کمک کند تا افکار و احساسات خود را بهتر مدیریت کند. سپس، میتواند شروع به تغییر نحوه واکنش خود نسبت به آنها کند.
روان درمانی کامل NPD معمولاً حداقل 5-10 سال طول میکشد و فرآیندی طولانی، کند و پیچیده است و به صورت مرحلهای پیش میرود. مراجعان میتوانند در هر نقطه توقف کنند. میزان پیشرفت آنها در درمان بستگی به این دارد که چند مرحله را کامل کرده و در ابتدا چقدر درگیر اختلال بودهاند. خودشیفتگانی با عملکرد بالا که خودکاوی داشته و با بیشتر بخشهای زندگیشان به خوبی کنار میآیند، احتمالاً نسبت به خودشیفتههای با عملکرد پایینتر که قادر به حفظ شغل نیستند و دوستی ندارند، در درمان بهتر عمل میکنند.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
تمرکز CBT بر شناسایی الگوهای فکری و رفتاری ناسالم و جایگزینی آنها با الگوهای سالمتر است. مراجعان مهارتهای جدیدی را با درمانگر خود تمرین خواهند کرد. همچنین تکالیف خانگی خواهند داشت تا این مهارتها را در فاصله بین جلسات عملی کنند.
طرحواره درمانی
طرحواره درمانی یک رویکرد یکپارچه برای درمان است و عناصر روان درمانی و CBT را ترکیب میکند. هدف این است که به افراد خودشیفته کمک کنند الگوهای غیرمفید و مکانیسمهای مقابلهای را که از تجربیات اولیه دوران کودکی شکل گرفتهاند، شناسایی و درک کنند. هنگامی که این طرحوارههای ناسازگار کشف شدند، میتوانند یاد بگیرند آنها را اصلاح کنند. با تمرین، راههای جدیدی برای رفع نیازهای عاطفی خود و تغییر رفتار خود نسبت به دیگران پیدا خواهند کرد.
گشتالت درمانی
گشتالت درمانی نوعی رواندرمانی است که در آن بیشتر بر روی حال تمرکز میکنند تا گذشته یا آینده. تجربیات زندگی قبلی مراجع و تأثیر آنها بر زندگی کنونی فرد در نظر گرفته میشود. مراجعین تشویق خواهند شد در مورد آنچه اکنون در زندگیشان اتفاق میافتد فکر کنند و روی بهبود خودآگاهی و مسئولیتپذیری خود کار خواهند کرد.
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)
DBT شکلی از CBT با تمرکز بر مواردی همچون ذهن آگاهی، تنظیم احساسات، تحمل پریشانی و اثربخشی بین فردی (مهارتهای ارتباطی) است. DBT ممکن است شامل جلسات درمانی فردی و گروهی باشد که در آن افراد استراتژیهای مقابلهای جدید را یاد میگیرند و تمرین میکنند.
برای دریافت مشاوره در زمینه شخصیت ها میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی آواژه تماس حاصل نمایید.