اختلال شخصیت خودشیفته

ارائه خدمات روانشناسی

اختلال شخصیت خودشیفته

۴۳ بازديد

اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder) شامل الگوی تفکر و رفتار خودمحور و متکبرانه، فقدان همدلی و مراعات حال دیگران، و نیاز مفرط به تحسین و تمجید است. دیگران اغلب افراد مبتلا به NPD را به عنوان افرادی از خودراضی، فریبکار و اغواگر، خودخواه، رئیس­‌ماب و مطالبه‌گر توصیف می‌کنند. به‌طور دقیق‌تر، این افراد تشنه قدردانی یا تحسین‌اند، میل به مرکز توجه بودن و انتظار رفتار ویژه دارند. جالب است که بیشتر شخصیت های خودشیفته با شدت بالا به راحتی اقرار به خودمحور بودن‌شان می‌کنند. تعجب آور نیست که سطح بالای خودشیفتگی می‌تواند در روابط عاشقانه، خانوادگی یا حرفه‌ای آسیب زننده باشد. شناخت دقیق این افراد به شما در انتخاب شیوه درست برخورد و مدیریت رابطه‌تان با این افراد کمک خواهد کرد. در صورت وجود هر نوع سوال می‌توانید از خدمات مشاوره تلفنی استفاده نمایید.

منبع: اختلال شخصیت خودشیفته

اختلال شخصیت خودشیفته

اختلال شخصیت خودشیفته که به آن نارسیسم هم می‌گویند، به افرادی اتلاق می‌شود که عشق و علاقه شدیدی نسبت به خودشان دارند. این افراد به اشکال مختلف خود را ستایش کرده و توجهی به اطرافیان نمی‌کنند. نارسیسم ریشه یونانی دارد و برگرفته از داستان مرد جوان خوش رویی است که عاشق چهره خودش شد. در این داستان مرد جوان آنقدر عاشق خودش بوده که برای دیدن چهره خود به لب رودخانه می‌رفته و شروع به خودستایی می‌کرده. تا این که روزی از فرط ضعف و خستگی درون رودخانه می‌افتد و می‌میرد. مدتی بعد در محل حادثه گل های نرگس می‌روید. از این رو، اختلال او را به نارسیسم (به معنای گل نرگس) نسبت می‌دهند.

آیا خودشیفتگی یک بیماری روانی است؟

ویژگی خودشیفتگی در اصل بر روی یک طیف قرار دارد. به این معنا که این صفت در جمعیت از توزیع نرمال برخوردار است؛ اکثر افراد نزدیک به حد وسط، و تعداد کمی در دو سر طیف قرار دارند. اختلال شخصیت خودشیفته به عنوان یکی از چندین نوع اختلال شخصیت، یک وضعیت روانی است که ویژگی‌های اصلی آن احساس مهم بودن، نیاز عمیق به توجه و تحسین، روابط آشفته و کوتاه مدت، و عدم همدلی با دیگران می‌باشد. در حقیقت این افراد بر این باورند که در زندگیشان استحقاق بهترین‌ها را دارند و برای رسیدن به آن ممکن است دست به هرکاری بزنند.

خودشیفتگی پاتولوژیک اختلال نادری است، تقریباً 1 درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اختلال زمانی مطرح است که ویژگی‌های خودشیفتگی، عملکرد روزانه فرد را مختل کند. این اختلال معمولاً به دلیل عدم همدلی فرد خودشیفته باعث ناسازگاری‌ها و اختلافات در روابط او می‌شود. همچنین ممکن است به‌عنوان خصومت و مخالفت‌جویی آشکار شود، که با بزرگ‌نمایی و توجه‌طلبی شدت گرفته است. همچنین با برتر دانستن خود، طبیعتاً دیگران را پست‌تر می‌بیند و تحمل اختلاف نظر یا مورد سوال قرار گرفته شدن را ندارند.

علائم اختلال شخصیت خودشیفته

خودشیفتگی با احساس خودبزرگ‌بینی، عدم همدلی با دیگران، نیاز به تحسین بیش از حد، و این باور که فرد منحصر به فرد است و مستحق برخورد ویژه است، مشخص می‌شود. اگر با فردی روبرو شده­‌اید که به طور مداوم این رفتارها را از خود نشان می‌دهد، ممکن است در واقع با یک فرد به شدت خودشیفته سر و کار داشته باشید.

آن‌ها در ابتدا عالی و کامل به نظر می‌رسند و تقریباً همیشه در مورد خودشان صحبت می‌کنند. نسبت به انتقادات احتمالی حساس هستند و از دیگران با لحن کنایه‌آمیز و با طعنه تعریف می‌کنند. احساسات‌تان را به بازی می‌گیرند، مغرورند و نمی‌توانند طرد شدن را تحمل کنند. این افراد در روابط اجتماعی، یا هیچ دوستی ندارند یا دوستان بسیار کمی دارند. ترجیح می‌دهند به تنهایی کارها را پیش ببرند و روحیه‌ی همکاری پایینی دارند. اغلب متکبر و اهل بحث و جدل هستند و صرفا روی «پیشرفت خودشان» تمرکز می‌کنند. کمال‌گرایی، نیاز شدید به کنترل، عدم مسئولیت‌پذیری، عدم رعایت حد و مرز، درک همه چیز به عنوان یک تهدید از دیگر ویژگی‌های بارز این افراد است.

آیا خودشیفته‌ها نسبت به اختلال خود آگاهی دارند؟

عموماً فرض بر این است که مردم یا متوجه نمی‌شوند که خودشیفته هستند یا برای جلوگیری از به چالش کشیدن هویت خود آن را انکار می‌کنند. اما تحقیقات نشان داده‌اند کسانی که در پاسخ به سوال “آیا شما خودشیفته هستید؟” پاسخ مثبت داده‌اند، به احتمال بالایی واقعا درگیر اختلال شخصیت خودشیفته بوده‌اند.

آیا واقعا افراد خودشیفته در کارها و روابطشان موفق‌ترند؟

خودشیفته‌ها عزم راسخی برای کسب قدرت، توجه و تأیید دارند که ممکن است در به دست آوردن موقعیت‌های خاص، برای آن‌ها مفید باشد. با این حال، زمانی که مسئولیتی بر عهده‌ی آنها گذاشته شود، ممکن است بیشتر بر ارتقای “خود” و سرکوب دیگران تمرکز کنند تا پیشبرد اهداف گروهی. از سویی عدم همدلی آن‌ها وفاداران کمتری در اطرافشان باقی می‌گذارد.

تمایل و تلاش جدی یک خودشیفته برای برانگیختن تحسین و تمجید از سوی فرد مورد علاقه‌شان، اغلب آن‌ها را جذاب و کاریزماتیک می‌کند، ویژگی‌هایی که می‌تواند به سرعت آن‌ها را به هدف‌شان برساند. تحقیقات نشان می‌دهد که افراد ممکن است در ابتدا به سمت شخصیت خودشیفته گرایش پیدا کنند، زیرا چنین به نظر می‌رسند که از عزت نفس قوی‌تری نسبت به آنچه که واقعاً دارند برخوردارند، ویژگی‌ای که همه ما اغلب از آن استقبال می‌کنیم. اما کمبود ذاتی آن‌ها در توانایی همدلی، آن‌ها را از درک دنیای درونی شریک زندگی و برقراری یک رابطه بلندمدت کاملا باز می‌دارد.

عشق خودشیفته‌ها چقدر واقعی است؟

خودشیفته‌ها ممکن است در مراحل اولیه‌ی رابطه و قرارهای اول، اشتیاق و جذابیت زیادی نشان دهند. اما برای اکثر افراد خودشیفته، روابط عاطفی «معاملاتی» است. خودشیفته‌ها ممکن است به شیوه‌های مختلف ابراز علاقه کنند و عاشقانه رفتار کنند، اما این امر کاملا مشروط است. به این معنا که نشان دادن عشق به آنچه که شما می‌توانید در ازای آن به آن‌ها بدهید بستگی دارد. در حالی که عشق حقیقی هرگز با خودخواهی، غرور، فخرفروشی، استثمار یا حسادت همراه نیست، در روابط‌تان با این افراد این ویژگی‌ها را زیاد خواهید دید.

خودشیفته‌ها چگونه با شریک زندگی خود رفتار می‌کنند و از رابطه چه می‌خواهند؟

خودشیفته‌ها نیازمند وفاداری هستند. با این وجود خود آن‌ها تعهدی نسبت به رابطه احساس نمی‌کنند. همین مسئله موجب می‌شود اغلب درگیر روابط کوتاه مدت باشند. خودشیفته‌ها پارتنر خود را به عنوان غنیمتی تحت قدرت خود می‌بینند و ممکن است از شریک زندگی شان انتظار داشته باشند که در طول رابطه رفتاری توام با احترام و تحسین از خود نشان دهند. از سوی دیگر یک خودشیفته اغلب کنترل را با صمیمیت اشتباه می‌گیرد. او ممکن است با استفاده از سه تاکتیک، کنترل عاطفی شریک زندگی خود را به دست بگیرند: ایده‌آل نشان دادن/بی‌ارزش کردن طرف مقابل، رها کردن عاطفی و القای احساس گناه.

راه های کنار آمدن با اختلال شخصیت خودشیفته

هدایت رابطه با یک خودشیفته می‌تواند عمیقاً ناامید کننده و ناراحت کننده باشد. این افراد در جستجوی کنترل و تحسین، ممکن است دیگران را بازیچه قرار داده، از آن‌ها سواستفاده کنند و به عزت نفس آنها آسیب برسانند. گاها ممکن است نیاز باشد موفقیت‌های خود را با موفقیت‌های این افراد هماهنگ کنید تا خیلی آسیب نبینید. انتظارات خود را مدیریت کنید و احساس هدفمندی خود را از دست ندهید. همچنین سعی نکنید با آنها مجادله کنید. مشاجره با یک خودشیفته در مورد رفتارهایی که دارد، اغلب بی‌نتیجه است. راه‌حل موفقیت آمیزتر این است که شما مرزها را تعیین کنید و از نظر عاطفی فاصله بگیرید. هرچند قطع رابطه با شریک عاطفی، یک عضو خانواده یا رئیس خودشیفته ممکن است در نهایت بهترین راه‌حل باشد، اما پیش از آن مراجعه به یک روانشناس قطعا به شما در تنظیم درست روابط و اتخاذ بهترین تصمیم کمک خواهد کرد.

درست است که زندگی یا داشتن رابطه‌ی نزدیک با فردی که NPD دارد واقعا چالش‌برانگیز باشد، اما یادگیری در مورد این اختلال می‌تواند برای دوستان و خانواده‌ی این افراد مفید واقع شود. وقتی متوجه منشأ رفتار این افراد باشید، احتمالا شفقت بیشتری نشان خواهید داد. از سویی باید بدانید حتی اگر راضی به مراجعه به روانشناس شوند، ایجاد تغییرات قابل توجه در رفتار آن‌ها زمانبر خواهد بود. از جمله اقدامات لازم توسط شما عبارتند از: بهره گیری از جلسات زوج درمانی، مشاوره خانواده، مشاوره فردی و گروه‌های پشتیبانی.

راه های بهبود اختلال شخصیت خودشیفته

خودخواهی یا برتری خواهی این شخصیت، برای این است که احساس خودارزشمندی شکننده‌شان را جبران کنند. با اینکه این اختلال می‌تواند کنار آمدن با دیگران را سخت کند، اما مشاوره تا حد زیادی به NPD کمک می‌کند تا راه‌های سالم ارتباط با دیگران را بیاموزد.

اما «تمایل به تغییر» بسیار حیاتی است. از آنجایی که این افراد در حقیقت عزت نفس شکننده‌ای دارند، هرگونه انتقادی به راحتی به آن‌ها آسیب می‌رساند. پس ترس از انتقاد ممکن است آنها را از دریافت کمک مورد نیاز باز دارد. با مشاوره، الگوهای فکری این افراد شروع به تغییر می‌کند در نتیجه رفتار آن‌ها نیز تغییر می‌کند. با گذشت زمان، این تغییرات می‌تواند کیفیت روابط و زندگی آنها را بهبود بخشد.

بنابراین می‌توان گفت درمان اولیه برای NPD، مشاوره بلند مدت است که کمک می‌کند تا بینش بیشتری نسبت به مشکلات خود به دست آورند و یاد بگیرند که چه تغییراتی می‌توانند در زندگی ایجاد کنند. برای مثال با دیگران به شیوه‌ای مثبت و مفید ارتباط برقرار کنند، عزت نفس سالم را در خود توسعه دهند و از دیگران انتظارات واقع بینانه‌تری داشته باشند. روان درمانگران همچنین ممکن است داروهایی را برای درمان علائمی مانند اضطراب و افسردگی این افراد توصیه کنند.

سخن آخر

نهایتا به یاد داشته باشید، NPD یک نقص شخصیتی نیست؛ این یک وضعیت سلامت روان است. رفتارهای افرادی با این اختلال معمولاً عمدی نیست. بلکه ناشی از ناامنی درونی است (احساس اینکه به اندازه‌ی کافی خوب نیستند) و نیاز به اینکه مردم فکر کنند او فردی شایسته هست. شخصیت خودشیفته با درمان، می‌تواند راه‌های سالمی برای تقویت عزت نفس‌اش آموخته و با دیگران بهتر تعامل کند.

برای دریافت مشاوره در زمینه شخصیت ها می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی آواژه تماس حاصل نمایید.

منبع: اختلال شخصیت خودشیفته